روابط عمومي كارآمد | 1391/08/10 | ||
---|---|---|---|
روابط عمومی مجموعهای از اقدامات و کوششهای حسابشدهای است که
هر سازمان برای برقراری ارتباط موثر و هدفمند با گروههایی که با سازمان در
ارتباطند انجام میدهد.
روابط عمومی کار روبهرو شدن یک سازمان یا موسسه را با مخاطبانش از طریق پرداختن به موضوعات و مطالب و اخباری انجام میدهد که به منافع مشترکشان مربوط است. سخنرانی در کنفرانسها، کار با رسانهها، ارتباطات بحران، اشتغال به امور اجتماعی از طریق رسانهها و ارتباط با کارکنان در زمره وظایف این حرفهاست. فعالیت روابط عمومی چندان مستقیم و ملموس نیست و همین فرق آن با تبلیغات است. کار روابط عمومی میتواند برای ساختن روابط تفاهمآمیز با کارکنان، مشتریان، سرمایهگذاران، رأیدهندگان و عموم مردم به کاررود. تقریباً هر سازمانی که با افکار عمومی سر و کار دارد و نیازمند تصویر روشنی از خود نزد آن است، گونهای از روابط عمومی را به خدمت میگیرد. برخی از رشتههای مرتبط تحت نام ارتباطات شرکتی نظیر روابط رسانهای، روابط سرمایهگذاری، ارتباطات داخلی و روابط کار وجود دارند که به فعالیتهای روابط عمومی ربط دارند. کارکنان روابط عمومی عموماً توجه خود را به ساختن مناسباتشان با همگانهایی معطوف میکنند که به همسازی با آنها بینجامد. کارکنان روابط عمومی باید بدانند که چطور به شکلی شفاف بنویسند، صحبت کنند و با تجزیه و تحلیل امور مبتلابه سازمان و موسسه خود به رفع و رجوع مسائل بپردازند. این مهارتها به شدت مورد نیازند زیرا در رشته روابط عمومی ارتباط پیوستهای میان کارکنان و کسانی وجود دارد که در تعیین سمت سیاستهای همگانی ایفا میکنند. کارکنان روابط عمومی همچنین باید به اندیشهورزی انتقادی بپردازند تا بتوانند به واسطه این مهارت به حل مشکلات احتمالی مشتریان و موکلان خود اقدام کنند. رئه چهره واقعی و شفاف شرکت به مشتریان، از وظایف مهم روابط عمومی است و اگر این درک بوجود آید که مشتریان صاحبان اصلی شرکت هستند و بدون وجود آنها شرکت وسود دهی معنی نخواهد داشت در مییابیم که باید به روابط عمومی حرفهای به دیده یک عنصر و یک لازمه در هر سازمانی نگریسته شود. مدیران عامل و مدیران ردههای بالا زمان کافی برای رسیدگی به سیل اطلاعاتی که هر روزه به سازمانها سرازیر میشوند، ندارند والبته تمام این اطلاعات نیز به کار آنها نمیآید در این زمینه دسته بندی این اطلاعات، به روز آوری آنها و شناخت ارتباط آنها با سمتهای متفاوت مدیران نه تنها به صرفه جویی در زمان آنها کمک فراوانی میکند بلکه باعث جلوگیری از پراکندگی و سردر گمی واحدهای مختلف سازمان میشود. این کاتالیزور تصمیم گیری در سازمان تا حد زیادی به مشتریان نیز کمک میکند. و آنها هم میدانند برای مطالبات خود به کجا مراجعه نمایند. امروزه مشتری مداری نه به عنوان یک شعار که به عنوان یک رکن اصلی در سود آوری و بقای سازمانها و شرکتها به موضوعی حیاتی تبدیل شدهاست و دیگر نمیتوان با شعار دادن بدون عمل گفت که سازمانی به این امر پرداختهاست یا سازمان این ادعا را داشته باشد در حالیکه در عمل مشتریان رضایتی از سازمان ندارند. بازگو کردن واقعیتهای سازمانها برای مشتریان و حد این شفاف سازی دغدغه اصلی روابط عمومیها است چرا که آنجا که پای بازگو کردن اسرار سازمان در میان است میان حقوق مشتری و اسرار سازمان باید به بهترین نحو توازن برقرار کرد. ساختن چهرهای مناسب از سازمان در میان مردم و مخاطبان اصلی سازمان یا شرکت و نیز مطرح کردن نام یا برند در بین این همه سازمان و شرکت که روزانه به تعداد آنها افزوده میشود، کاری است که تنها یک روابط عمومی حرفهای و آگاه از عهده آن بر میآید. روابط عمومی به دنبال سود دو طرفهاست و مثل تبلیغات تنها به سود سازمان خود فکر نمیکند و در واقع روابط عمومی تلاش دارد تا با ارتباطی هدفمند و موثر، ضمن برآوردن نیازهای سازمان خود در جهت شکل دهی صحیح به ارتباط مشتریان و سازمانش اقدام کند و از این طریق ارتباط مخاطبان با سازمان را تسهیل کند. |
|||